A+ R A-

تبلیغات

رجیران

آرشاویر ملکی

 

  آرشاویر ملکی ( Arshavir Maleki )

 

 

 آرشاویر ملکی انسانی صمیمی , بی تکلف , وفادار است فوتبالیستی توانا که گلزنی برای او همانند نوشیدن یک لیوان آب , ساده و گوارا بنظر میرسید مهاجمی که تبعیض هرگز به او اجازه حضور ملی نداد اما با شایستگیهایش نام خود را در تاریخ فوتبال باشکاهی جاودانه کرد کلزن آرارات تا لحظه آخر به میثاقش با هواداران آرارات علیرغم پیشنهاد های فراوان وفادار ماند تا محبوبیتش در میان ارامنه ایران به اوج برسد ( تا آنجا که او را داوید سانسونی آرارات بنامند ) بله آرشاویر ملکی نگین خط حمله آرارات در دهه 40 و 50 شمسی از هر نظر شایسته بود  گلزن - پاک  و  وفادار .....

 

 

  آرشاویر ملکی طبق شناسنامه متولد ( 1326 - 1947 ) است اما او خود معتقد است که شناسنامه اش سن واقعی او را یکسال و نیم بیشتر نشان میدهد در خانواده ای پرجمعیت بهمراه 5 خواهر و 4 برادر کودکی را پشت سر میگذارد اولین حضور او در فوتبال به یک تیم محلی باعنوان عقاب بر میگردد تیمی که یکسری کودک 12 - 13 ساله آنرا تشکیل داده بودند .

  علیرغم علاقه شدید به فوتبال والدینش با فعالیت ورزشی او سخت مخالف بودند  برادر آرشاویر تنها یاور او بود آلبرت ملکی که  از علاقمندان به فوتبال و خود نیز قبلا فوتبالیست بود او را در  ادامه مسیر فوتبالی همراهی میکند بدترین لحظات زندگی آرشاویر در آن روزگار زمانی بود که او توسط پدر در حال بازی فوتبال دیده میشد و ......

    سال 1342 به تیم خردسالان تاج میرود در آنجا  زیر نظر کردنوری مربی زحمتکش تیمهای پایه تاج با اصول اولیه فوتبال آشنا میشود اما 4 ماه بعد سال 1343 به تیم شاه عزیز میپیوندد شاه عزیز تیم بود که توسط ارامنه اداره میشد و حضور در میان همکیشان برای کودکی چون آرشاویر احساس بهتری را بوجود می آورد . او در این تیم دوستان زیادی پیدا میکند و همین ارتباط عاطفی میان آنها موجب ایجاد صمیمیت بیشتری میشود و آنها با هم عهد میبندد که تحت هر شرایطی در کنار هم باقی بمانند .

  دو سال تمام آرشاویر در تیم شاه عزیز به فوتبالش ادامه میدهد اما در این مدت  فعالیتش از دسته سوم فوتبال تهران فراتر نمیرود و این حقیقت را در می یابد که اگر بدنبال موفقیت بیشتر در فوتبال است با شاه عزیز به این خواسته نخواهد رسید .

 

 

   آرارات

 

 سال 1345 نقطه آغاز حرکت آرشاویر ملکی بسوی موفقیتهای ورزشیست او در این سال بسیار اتفاقی نظر گارنیک مهرابیان مربی خوشنام فوتبال ارامنه و آرارات را بخود جلب میکند آرشاویر میگوید :

   ......روزی به صورت انفرادی تمرین میکردم که ناگهان یکنفر جلو آمد و پس از سلام و احوالپرسی خود را معرفی کرد تازه او را شناختم و این مقدمات آشنایی من با او و سپس تیم آرارات شد .

  آرشاویر 18 ساله حالا عضوی از آرارات است ارتباط شدید عاطفی میان او و سایر اعضای تیم شاه عزیز او را که جوانی حساس بود در باطن با مشکل مواجه کرده بود هرچند که او از یک تیم منعلق به ارامنه به یک تیم یزرگتر و بازهم تحت نظر ارامنه پیوسته بود اما  او حتی به تیم شاه عزیز و پیراهنش نیز ادای دین میکرد به همین دلیل علیرغم عضویت در آرارات هرگز رابطه خود را با این تیم قطع نکرد و چه بعنوان بازیکن و چه در مقام مربیگری این تیم  را یاری میرساند نشانه ای از قدرشناسی نسل طلایی فوتبال ایران ....

 

 

 

  گلزنی به ناصر خان حجازی

سال 47 تیمهای فوتبال تهران برای قرارگرفتن در دسته های اول - دوم و سوم در یک دوره مسابقه با شرکت 44 تیم بصورت حذفی شرکت میکنند . آرارات و تیم نادر که در آنروزها ناصر حجازی ( دروازه بان نامی تیم ملی ایران ) را در دروازه خود داشت برگزار کننده یک دیدار بسیار حساس هستند .

  تادر با یک گل از آرارات پیش می افتد تنها 15 دقیقه به دسته دومی شدن آرارات وقت باقیست که امجدیه شاهد هنرنمایی ستاره جوان خود است او که در فاصله یک متری خط هجده قدم ( داخل محوطه ) قرار دارد سپس ارسال توپ از سمت راست بر روی دروازه را با حرکت تماشایی و آکروباتیک ( bicycle kick ) خود توام میکند تا توپ به کنج دروازه نادر الصاق شود  کاری نیز از دست دروازه بان و سایرین که غافلگیر شده بودند بر نیاید این گل بقدری زیبا و هنرمندانه بود که فردایش کیهان ورزشی نوشت :

 

                  ....... گل آرشاویر از زیباترین گلهایی بود که امجدیه تاکنون بخود دیده است .

 

 با این گل بازی بتساوی کشیده میشود و در نهایت با پرتاب سکه آرارات و آرشاویر جشن حضور در دسته اول را میگیرند تا ارامنه در پوست خود نگنجند آنها به حداقل حقی که شایسته اش هستند ( یک تیم در دسته اول ) رسیده اند و ....

  گلزنیهای آرشاویر ادامه می یابد تا اینکه این گلزن شایسته راهی خدمت نظام وظیفه میگردد به جهت دوری  محل خدمت او که در شهرستان بود هرگز نمیتواند بطور کامل در تمرینات آرارات شرکت کند و تمام زحمات مسئولین این تیم برای انتقال مهاجم گلزنشان بدلیل عدم وجود رابطه با مسئولین بجایی نمیرسد تا دوسال آرشاویر ملکی مهاجم طلایی آرارات بناحق از فوتبال دور باشد ( آنروزها تیمهای صاحب نام براحتی بازیکنان مشمول را پس از گذران دوران سه ماهه آموزشی راهی تهران میکردند )

 

  قهرمانی باشگاههای تهران ( 1350 ) و کورس با بهترین گلزنان

  با اتمام دوره نظام وظیفه ستاره آرارات برمیگردد تا باز شایستگیهایش را ثابت کند در ابتدا کمی از فرم و امادگی خارج است اما با شروع مسابقات قهرمانی باشگاهی تهران ( سال 1350 ) آرشاویر  دور جدید گلزنی را آغاز میکند او با ثبت 8 گل در 8 دیدار متوالی از هفته پنجم تا دوازدهم ( کسب 8 پیروزی) غوغایی براه می اندازد تا با یازده گل در صدر گلزنان جام و بالاتر از بهزادی - جباری - وفاخواه  و .... پا به پای صفر ایرانپاک گلزن بزرگ پرسپولیس حرکت کند گلزنیهای پی در پی او منجر به چاپ تصویر بزرگ و رنکیش  بر روی جلد شماره 876 کیهان ورزشی میشود  .

آرشاویر ملکی

 

   رقیب او ایرانپاک در کنار خود بهترین هافبکهای ایران و پاسور های ارزشمندی چون پروین - سلیمانی و آشتیانی ...... را میدید اما جوان اول آرارات خود برای خود میکاشت و خود نیز گلزنی میکرد جنگی نابرابر اما بسیار نزدیک که در آن شایستگیهای آرشاویر بیش از بیش نمود پیدا میکرد .

 

 

  در پایان اما آرشاویر با ثبت یازده گل از 14 دیدار پشت سر گلزن سرخپوشان قرار میگیرد اما چیزی از ارزشهایش کم نمیشود ولی برخلاف انتظار باز هم در میان نفرات انتخابی  جهت حضور در تورنمنت جام ایران نامی از او نیست و زمانیکه مسئولان وقت با مخالفت و انتقاد مطبوعات مواجه میشوند او را در میان نفرات تیم جوانان قرار میدهند که آنهم بواسطه حضور ناگهانی تیم امارات متحده عربی در آخرین لحظات , تیم جوانان از جدول مسابقات حذف شده و جایش را به تیم عربی میدهند ( حال چه باک که این جوانان که بنوعی اینده فوتبال ایرانند سرخورده میشوند ) تا جدول از پیش تعیین شده مسابقات به هم نریزد !

 

   جام باشگاههای تهران 1351

 

  اما سال 51 چندان شرایط بر وفق مراد گلزم بزرگ آرارات نیست او که به سبب مشغله شغلی مدتها از تمرین و آمادگی بدور است زمانیکه به مسابقات برمیگردد که آماده نیست و تلاش مضاعف او برای کسب موفقیت منجر به آسیب دیدگیهای متوالی او میشود ابتدا آسیب دیدگی از ناحیه فک و سپس آسیبدیدگی زانو و سر انجام کشیدگی کشاله یلاهایی بود که از سر ندانم کاری مسئولان آرارات و عدم اجرای یک برنامه صحیح آماده سازی در بین تغطیلات دو فصل بر سر گلزن این تیم آمد اما بهر روی با همین شرایط نیز او سه بار برای آرارات در فصل 51 گلزنی کرد و بارها نیز یاران تیمش را در موقعیت گلزنی قرار داد

 

 جام تخت جمشید

 با آغاز مسابقات جام تخت جمشید از تابستان سال 52 شکل برگزاری مسابقات نیز در فوتبال ما تغییر کرد عنوان یازدهمی آرارات در جام باشگاههای تهران سال 51 نشان از عدم راهیابی آرارات به این جام میداد حال آرارات میبایست برای کسب عنوان در جام باشگاههای تهران تلاش میکرد چرا که تنها دو تیم اول این مسابقات راهی جام تخت جمشید می شدند .

 آرشاویر ملکی که حالا کاپیتان تیم نیز شده بود در سال 52 توفیقی بدست نمی آورد اما با انتصاب منصور امیر آصفی بسمت سرمربی مردان آرارات این تیم نیز آرام آرام خود را در سطح یک تیم مقتدر جمع و جور کرد تا در نهایت با گلزنیهای کاپیتان آرشاویر ملکی در یک رقابت سخت با تیمهای نفت - برق و تهرانجوان موفق به کسب سهمیه حضور در جام میشود او در این مسیر با ثبت 6 گل بهترین مهاجم تیمش بود گلزنی های او برابر شهربانی - افسر - اقبال و بویژه گل دقیقه 90 برابر شهباز و دروازه بان نامداری چون مهدی عسگرخانی که منجر به یک پیروزی شیرین در اوج نامیدی هواداران آرارات شد از بهترین لحظات حضور آرشاویر در این فصل است .

 

 

   جام سوم تخت جمشید ( آخرین حضور )

 آرشاویر ملکی تنها یک فصل برای آرارات در جام بمیدان میرود تا تجربه حضور تخت جمشضیدی را به دوران با شکوه فوتبالش بیافزاید او با رهبری مثالزدنی اش درون میدان بارها و بارها از سوی کارشناسان در تیم منتخب هفته جای گرفت و دوبار نیز از سوی نشریه دنیای ورزش فوتبالیست منتخب هفته نامیده شد .

 

 

 

  او در آخرین فصل حضورش در میادین بیشتر در نقش یک سازنده و پاسور ظاهر شد اما با این وجود با ثبت 4 گل - دومین گلزن تیمش نیز بود فضا سازی های او برای دیگر مهاجمان تیمش بر حسب ضرورت و یارگیری فشرده مدافعان حریف بسبب شناخته شده بودنش فرصت گلهای بیشتر را از او ستاند اما بازی تماشایی او در نیمه دوم دیدار برابر برق که با تعویض جای مکرر منجر به باز شدن خط دفاع سرسخت برق شد و یا گل تماشایی اش در آخرین دقیقه نیمه اول برابر بانک ملی از لحظات تماشایی حضور کاپیتان در آخرین روزهای حضورش در رقابت های باشگاهی ایران بود .

 

آرشاویر ملکی  - آرارات ( 1354 )

 

 خداحافظی با شکوه از فوتبال

 آرشاویر ملکی خیلی زود با دنیای قهرمانی وداع میکند مسئولان وقت آرارات سعی در منصرف کردن وی دارند اما او تصمیمش را گرفته و دیگر به میدانباز نمیگردد .  نبودن در ترکیب تیم آرارات منجر به فاجعه بزرگی برای تیم محبوب ارامنه میشود چرا که سالها وابستگی این تیم به او و تجربیات فراوانش منجر به سقوط این تیم به دسته دوم جام تخت جمشید  میگردد آنها علیرغم شایستگی اما گویی چیزی را در ترکیبشان کم داشتند در نهایت یک سال و نیم پس از جدایی آرشاویر ملکی از فوتبال  مدیران و مسئولین باشگاه اقدام به برگزاری یک دیدار بپاس تجلیل از یک دهه حضور درخشان گلزن نامی خود میگیرند

 اولین روز تیر ماه 1356 باشگاه پرسپولیس بعنوان آخرین حریف آرشاویر و یارانش به ورزشگاه آرارات دعوت میشود تا ضمن تجلیل از او و مراسم یادبود برگزار کننده یک دیدار دوستانه نیز باشند اما چیزی که در این دیدار بیش از همه به چشم می آید آمادگی آرشاویر ملکی در سن 30 سالگی بود او در این دیدار نیز از بسیاری از جوانان تیمش سرحالتر و آماده تر نشان میداد .

آرشاویر ملکی ( روز خداحافظی از فوتبال )

 

  این دیدار هیچ بویی از یک دیدار تشریفاتی نداشت چرا که دو تیم با تمام توان بازی میکردند و از قضا بسیار تماشایی از کار درآمد  تا فوتبال ما یکی از بهترین مهاجمان خود را در یک دیدار یادبود بدرقه کند مهاجمی که علیرغم همه شایستگی ها بدلیل بعضی کج سلیقگی ها هرگز پیراهن ملی فوتبال ایران را بر تن خود ندید پیراهنی که متعلق به همه مردم ایران زمین است .

 

آرشاویر ملکی ( روز خداحافظی از فوتبال )  

 

 آرشاویر ملکی قلب آرارات بود او از معدود یزرگان تیم ارامنه است که به پیشنهادات تیمهای بزرگ بویژه سرخابیهای تهران تنها به عشق هواداران خونگرم این تیم نه گفت و همین شهرت و محبوبیت او را دو چندان میکرد او در برابر این سوال از سوی گزارشگر کیهان ورزشی در سال 50 و در درون اوج فوتبالش که از او میپرسد قصد نداری برای پیشرفت بیشتر اقداماتی انجام دهی ؟ ابتدا لبخندی میزند و سپس چنین جواب میدهد :

 

   - اگر مقصودت از پیشرفت عوض کردن باشگاه است اصلا این اندیشه را ندارم چون در باشگاه آرارات خیلی خوب پیشرفت میکنم و از طرفی باشگاه مرا بر سر شغلی گذاشته و از این راه زندگیم نیز تامین میشود لذا احتیاجی ندارم برای پول فوتبال بازی کنم .

گزارشگر کیهان ورزشی سپس اضافه میکند :

- در دلم به او آفرین گفتم چرا که میدانستم او از نظر خانوادگی تامین نیست اما باز هم چنین بلند نظر و آزاده است اما سوال بعدیم فروتنی او را بیشتر آشکار میکند از او میپرسم آیا ارامنه قدر تو را میدانند ؟ که او با فروتنی جواب میدهد :

- من کاری برای آنها نکرده ام اما بیش از استحقاقم به من محبت میکنند اکثرا در خیابان افرادی را که اصلا نمیشناسم پیش میآیند و مرا در آغوش میگیرند یا اغلب پس از مسابقه اشخاصی که به تیم آرارات علاقه دارند اما من اصلا آنها را نمیشناسم به شام دعوتم میکنند در اینگونه مواقع من واقعا نمیتوانم به این عزیزان پاسخ رد بدهم و ناگزیر دیرتر بخانه میرسم و همیشه مادر و پدرم با نگرانی توی کوچه منتظرم میمانند مخصوصا که شنیده باشند در مسابقه چند لگد نیز خورده ام من براستی شرمنده همه آنها هستم و ....

 

 

 داوید سانسونی آرارات

 محبوبیت آرشاویر در میان ارامنه ایران تا بدانجا اوج گرفت که او را با لقب داوید سانسونی آرارات صدا میکردند داوید سانسونی یکی از سرداران ملی ارامنه است که در رشادت , شجاعت و جنگندگی همپای رستم در ادبیات فارسی است با این تفاوت که جنبه افسانه ای آن کمتر از رستم است و هرگاه ارامنه بخواهند شجاعت و دلاوری شخصی را مثال بزنند او را با داوید سانسونی مقایسه میکنند .....

                                                                                                                                                    5 تیر 1350 - کیهان ورزشی شماره 876

 

  آرشاویر ملکی گلزن بزرگ فوتبال ایران نامی فراموش ناشدنی در تاریخچه ورزش ایران زمین است . ما هم از سوی مجموعه جام تخت جمشید برای او و خانواده محترمش در هر سوی دنیا آرزوی موفقیت  نموده و خاطراتش را  گرامی میداریم .                                                                                                                                                                    مدیریت وبسایت جام تخت جمشید - مرداد 93

 

 

 

 

 

 

                                                                             گالری تصاویر آرشاویر ملکی

 

آرشاویر ملکی آرشاویر ملکی آرشاویر ملکی آرشاویر ملکی