A+ R A-

تبلیغات

رجیران

پرویز ابوطالب ( Parviz Abotaleb )

پرویز ابوطالب

 

 پرویز ابوطالب  ( Parviz Abotaleb ) 

 

==================

 

   استاد پرویز ابوطالب  ...... ستاره , مربی  و تئوریسین فوتبال  - پیشتاز در امر فراگیری فوتبال آمیخته با علم و همچنین یکی از سه مربی ایرانی که برای نخستین بار حضور در کلاس مربیگری فیفا را تجربه کرده اند . استاد پرویز ابوطالب سالها به سازمان تاج و فوتبال ایران ( تحت عنوان باشگاه های نگهبان , افسر - دیهیم - پله - بوتان  ) خدمت نمود و تیمهای ملی ایران را در مواقع مختلف , بویژه در رده ی فوتبال پایه ( نوجوانان و جوانان ) هدایت کرده است .  

 

 

======

* بیوگرافی : 

 نام              پرویز ابوطالب

تولد             ۱۳۲۱ تهران 

خانواده         یازده خواهر و برادر 

رشته            فوتبال

پست            مهاجم

 

 

=====

رزومه باشگاهی : 

        

*  راه آهن                 ۱۳۳۷ 

*  دیهیم                    ۱۳۳۸ الی ۱۳۴۰

*  تاج                      ۱۳۴۱ الی ۱۳۴۶

 

 

=======

* دوران مربیگری

 

جوانان راه آهن                   ۱۳۴۵

تیم نگهبان و افسر                ۴۷ - ۱۳۴۶            

تیم ملی جوانان                   ۱۳۴۹ - ۱۳۵۱   دو دوره رقابتهای جوانان آسیا

باشگاه دیهیم ( پله )            ۱۳۵۰ الی ۱۳۵۲

باشگاه راه آهن                 ۱۳۵۳ الی ۱۳۵۴ ( جام تخت جمشید )  

تیم ملی بزرگسالان            ۱۳۶۰ ( دوره کوتاه ) 

تیم ملی نوجوانان              ۱۳۷۰ الی ۱۳۷۷

         

 

 

 

پرویز ابوطالب

 

 

 

  اولین زمین خاکی فوتبال تهران

 استاد پرویز ابوطالب میگوید : فوتبال باشگاهی در تهران ابتدا از زمین های خاکی محله ها , آغاز شد ......  و در تهران نخستین زمین خاکی فوتبال  , زمین راه آهن بود . پس از آن زمین خاکی شهباز ( ورزشگاه شماره ۳ )  شکل گرفت  وسپس زمینهای دیگر همانند چهار صد دستگاه پدید امدند و  اندک اندک فوتبال باشگاهی تهران نیز از دل همین زمینها ,  متولد شد .   زمین خاکی راه اهن سالهای سال , تنها ماوای کودکی فرزندان جنوب شهر تهران بود و من نیز , فوتبال را از همین زمین خاکی آغاز کردم .  

 

  

   استاد  ابوطالب , کودکی را در همان محدوده منطقه راه آهن سپری کرد ... نخستین مربی او , آقا مدد ( زنده یاد رسول مدد نوعی )  بود . با آقا مدد به تیم جوانان راه اهن رفت و سپس به باشگاه دیهیم ( زیر مجموعه باشگاه تاج )   که در دسته دوم فوتبال تهران فعالیت داشت رفت    ........  حضور او دیهیم با صعود انها به دسته یک همراه شد  .

   جوانان با انگیزه دیهیم اما فراتر از انتظار بودند انها  طی فصل ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۰  چهره ی قابل قبولی از خود نمایش گذاشتند  . استاد ابوطالب در این رابطه میگوید

 ان روزها کفش فوتبال استوک دار را تنها کفاشی خوشبخت بالای حسن آباد میدوخت و اغلب بازیکنان باشگاهی , کتانی میپوشیدند . حشمت مهاجرانی - فریبرز اسماعیلی - بیوک ( عزت الله ) وطنخواه - بهمن نوروزی ......... جملگی یادگارهایی از همان تیم جوان و  شایسته دیهیم بودند . 

 

  در پیشانی خط حمله دیهیم در فصل ۳۹ - ۱۳۳۸ , یک  زوج موفق ظهور کرد  " نیرلو - ابوطالب " چنان هماهنگ بودند که همواره مورد تحسین قرار داشتند   آنگونه که استاد اشاره میکند انها برای نخستین حرکت ترکیبی " یک و دو " را در فوتبال باشگاهی باب کردند که  آنروزها خود آن را  "  دریبل از دور "  می نامیدند . 

 

   کار بزرگ  بچه های دیهیم , کسب  پیروزی سه بر یک مقابل شاهین طی یک بازی جنجالی بود ......... او زننده گل سوم بود فردای آن روز هفته نامه کیهان ورزشی تصاویر آنها را روی جلد منتشر کرد . ستاره های جوان دیهیم  , دارایی بزرگ را نیز با دو گل  تسلیم کردند و سرانجام در آخرین روز  برابر تاج , بدون توجه به رابطه خانوادگی ,  یک بر یک مساوی کردند در حالی که برد نیز ,برای انها میسر بود ! و سرانجام  کسب عنوان نائب قهرمانی باشگاههای تهران , اوج کار دیهیم و شاگردان آقا مدد بود .

 

پرویز ابوطالب * تیم فوتبال دیهیم در فصل ۱۳۳۹ باشگاه های تهران - عزیزان بترتیب از راست ...

ایستاده : رسول مددنوعی ( مربی ) , پرویز ابوطالب , علی استاد علی , هراند , کرم نیرلو , پرویز علیزاده ومحمد بزرگی

نشسته : احمد بیاتی , وائیک قازاریان , علی حضرتی , امیر ابوطالب و اونیک کاراپتیان

================================= 

  اما دیهیم که همچون رعد و برق در فوتبال تهران تولد یافته بود بسیار زود به پایان روزهای اوج نزدیک شد  . چرا که تیم اول باشگاه "  تاج "  قصد جوانگرایی داشت .  پرویز کوزه کنانی - بیوک جدیکار - عارف قلیزاده - ایرج حاتم - نادر افشار ......... جملگی در پایان دوران فوتبال خود بودند . بنابر این , با نظر مسئولان باشگاه , تعدادی از جوانان دیهیم به تیم اول  ( تاج ) منتقل شدند  .  استاد پرویز ابوطالب نیز یکی از آنها بود که بهمراه زنده یاد کرم نیرلو -  حشمت مهاجرانی - اونیک کاراپتیان و امیر ابوطالب به تیم فوتبال تاج پیوستند .  

   با حضور جوانان دیهیم , تاج حیاتی دوباره ای یافت ....  پرویز ابوطالب ۶ فصل متوالی را  , تحت هدایت  علی دانایی فرد و جناب سرهنگ محمود بیاتی سپری کرد . اما این , سقف آرزوهایش نبود او خیلی زود بواسطه میل فراوانش به پرورش و سازندگی , به حرفه ی مربیگری روی  آورد .

 

 

 

* مربیگری

  نخستین تجربه  مربیگری  سال ۱۳۴۵ بود ...  ........ او مربی تیم جوانان راه اهن در دسته ۲ باشگاههای تهران شد اما از سوی دیگر دیهیم ( باشگاه سابق او )  نیز در بدترین روزهای ممکن بود  . تغییرات مداوم  , منجر به ان شد که  هیچ نشانی از آن تیم هراس انگیز  باقی نماند . بر این اساس بود که   , هدایت تیمهای دیهیم - نگهبان و افسر ( هر سه زیر مجموعه باشگاه تاج بودند )  به  پرویز ابوطالب سپرده شد .   استاد ,  همان روزها علاوه بر مربیگری در تیم فوتبال تاج نیز , بازی میکرد اما این تنها یک فصل اتفاق افتاد , پس بازیگری را کنار نهاد تا بطور کامل مربیگری را پیشه خود کند .  .  

 او در نخستین گام  جوانان  راه اهن را , به دیهیم  منتقل نمود تا یک  تیم جوان با میانگین  کمتر از ۲۰ سال را , با نام دیهیم تشکیل داده باشد   آنگاه یک تیم دیکر تحت نام  نگهبان را , بعنوان  پشتیبان ( تیم دوم ) برای دیهیم , در دسته دوم باشگاههای تهران برپا کرد که همان  تیم , سه فصل بعد , خود به دسته اول باشگاههای تهران صعود نمود و ناباورانه  مقام هفتم که رتبه ای میانه ی  جدول بود بدست آورد  در همین سال پرویز ابوطالب بازیکنان آینده دار  نگهبان را به دیهیم انتقال داد و چنین شد که توان  دیهیم  دوچندان شد . 

 

 

 

-----------------------------------------------------------------

 

کلاس دتمار کرامر :

 

  در اواخر دهه ۶۰ میلادی , فیفا ( فدراسیون بین المللی فوتبال ), تعدادی از مدرسین درجه یک  را , جهت  آموزش مربیان , به اقصی نقاط جهان فرستاد تا با برگزاری کلاسهای توجیهی و آموزشی , موجب بسط و گسترش  فوتبال باشند . زنده یاد دتمار کرامر ( مدرس و مربی صاحبنام  آلمانی )  برای منطقه آسیا انتخاب شد و او نخستین دوره کلاسهای مذکور را  در تابستان سال ۴۸ و در کشور ژاپن برگزار نمود  . با نظر فدراسیون فوتبال ایران سه بازیکن , که به دوران بازنشستگی  نزدیک شده بودند جهت اعزام به ژاپن , انتخاب شدند . زنده یاد محمد رنجبر ( کاپیتان و سرمربی  اسبق تیم ملی ) - استاد حشمت مهاجرانی ( سرمربی سالهای بعد تیم ملی ) و استاد پرویز ابوطالب ...... دوره مذکور در دانشگاه ورزش توکیو برگزار شد و از میان سه فرد مذکور تنها انکه با نمرات عالی فارغ التحصیل شد استاد پرویز ابوطالب بود . در بازگشت از توکیو تیم ملی بزرگسالان ایران به  زنده یاد  محمد رنجبر  و تیم ملی جوانان نیز به پرویز ابوطالب سپرده شد .  

 

 

 * آخرین دیهیم تاریخ ...

   سال ۱۳۵۰ آخرین سال حضور تیم فوتبال دیهیم در مسابقات باشگاهی تهران بود چرا که پس از آن , با نامی دیگر به فعالیت ادامه داد . در این سال  استاد ابوطالب علاوه بر رهبری تیم دیهیم در مسابقات باشگاهی تهران , جایگزین رایکوف در تیم  ملی جوانان ایران نیز بود . اما پذیرفتن مسئولیت رهبری تیم جوانان , سبب دوری استاد از دیهیم نشد .  او همچنان به  سازندگی در باشگاه دیهیم مشغول بود  از شاگردانش او در این دوره زمانی میتوان به نام های حسین قراخانلو دروازه بان سال های بعد پرسپولیس  و همچنین آلبرت داویدلو مهاجم و هافبک  آرارات , اشاره نمود در  فصل ۱۳۵۰ , دیهیم در جایگاه هشتم جدول باشگاههای تهران ایستاد .

 

دیهیم ( 1350 )

 

  اما شاید نکته قابل توجه درباره ی  آخرین دیهیم تاریخ , استحکام خط دفاعی آن باشد که هرگز در هیچ یک از مسابقات ,  بیش از دو گل نخورد و از نتایج درخشان میتوان به  پیروزی جالب  ۴ بر صفر برابر بانک ملی اشاره کرد .  در فصل مذکور , او دیهیم را با کمک برادر خود " علی ابوطالب "  در زمین نازی آباد که استادیوم کوچکی بود , تمرین میداد . همان زمینی که سالهای بعد بنام خود استاد نیز نامگذاری شد . 

 

 

 

 

===========

*   تولد  پله در فوتبال ایران

 

 سال ۱۳۵۱ برای اولین و شاید آخرین بار ,  سلطان پله ( بزرگترین فوتبالیست تمام ادوار )  بهمراه باشگاه مطبوعش سانتوز , جهت برگزاری یک مسابقه دوستانه , به ایران آمد ...... در حاشیه حضور پله  , مسئولان باشگاه تاج تصمیم گرفتند که , نام یکی از تیمهای زیر مجموغه خود را به نام او تغییر دهند  و در این میان قرعه بنام دیهیم افتاد تا پس از ۱۸ سال از این پس  با نام پله در مسابقات باشگاهی حضور یابند ! 

  نامهایی چون محمد دادکان ۱۸ ساله و اکبر میثاقیان ۱۹ ساله برای اولین بار  در باشگاه پله به فوتبال ایران معرفی شدند و محمد رزمجو نیز از ۱۹ سالگی یکی دیگر از شاگردان استاد در تیم پله بود که بعدها به  پرسپولیس پیوست  و سپس , یکی از اعضاء کادر تحریریه هفته نامه  دنیای ورزش  شد . 

 

پله 1351

   

   اما نام پله گویی برای تیم دیهیم چندان خوش یمن نبود .............  چرا که  دیهیم در دوره دوم حیات خود ( ۵۰ - ۱۳۴۴ ) علیرغم وجود بازیکنان سرشناس اما ,  هرگز از میانه های جدول پایین نیامد , ولی در این فصل نتایج ضعیف پله که عمدتا به ضعف این تیم در خط حمله باز میگشت , پله را یکی از کاندید های سقوط به دسته دوم نمود

  استاد  که بشدت از تاراج بازیکنان تیم خود در فصل نقل و انتقالات بویژه آنها که که به باشگاه متمول قصر یخ رفته بودند , آشفته  بود در آخرین روز با تساوی برابر عقاب ( نائب قهرمان )  بالاتر از اقبال قرار گرفت تا همچنان در دسته اول بماند اما استاد   در نشریه کیهان ورزشی از مسئولان باشگاه تاج , انتقاد کرد که نشان از تاب شدن طاقت  او بود .  گزیده ای از مصاحبه پرویز ابوطالب :

 

نصف بودجه تیم تاج را در اختیار ما بگذارید قول میدم جزو تیم های اول و دوم رده بندی باشیم

پرویزابوطالب :

  تمام زحمات مارا تیمهای دیگر با پول درو میکنند مگر میشود هر سال دوباره ۱۰ بازیکن در حد دسته یک تولید کرد اول فصل قصر یخ و دیگران , تیم مرا ناقص کردند چرا که تیم من با ماهی ۴۰۰۰ هزار تومن اداره میشود که به هر بازیکن تنها ۱۵۰ تومان حق ایاب و ذهاب تعلق میگیرد و مسلما تیمهای دیگر با پیشنهاد های چشمگیرتر خیلی راحت میتوانند این بازیکنان را صاحب شوند .                                                                                                                                                                    

  او سپس میگوید بزرگترین مشکل ما درگیری مادی با سازمان تاج است ما فعلا با ماهی چهار هزارتومان که شامل حقوق بازیکنان و مربی هم میشود کاری بیش از این نمیتوان انجام دهیم اما به شما قول میدهیم  که نیمی از بودجه تیم فوتبال تاج را در اختیار ما بگذارند تا جزو تیمهای اول و دوم مسابقات باشیم .

                                                                                   کیهان ورزشی - اسفند ۱۳۵۱

 

 

 رایکوف و تقلب بزرگ

 اوایل سال ۱۳۴۸ فدراسیون فوبال ایران یک مربی یوگوسلاو بنام زدرادکو رایکوف را  استخدام نمود تا هدایت تیم های ملی را بر عهده بگیرد  او که در دوران بازیگری سابقه حضور در جام جهانی فوتبال و بازیهای المپیک را با تیم یوگوسلاوی داشت اما , هیچ  سبقه قابل توجهی در امر مربیگری نداشت 

  رایکوف به تهران آمد و در گام نخست هدایت تیم ملی و تیم  جوانان را در دست گرفت او برای کسب موفقیت و تضمین حضورش در ایران  ,  یک تیم مسن را بجای تیم ملی جوانان تشکیل داد  استاد پرویز ابوطالب  در این رابطه میگوید:

  رایکوف یک متقلب بزرگ بود و برایش مهم نبود چه بر سرتیم ایران می آید ممکن بود تیم محروم و سبب رسوایی ملی شود او میخواست تحت هر شرایطی قهرمان شودد تا تمدید قراردادش تضمین گردد چند بار من خودم پیش تیمسار مصطفی مکری رییس فدراسیون فوتبال وقت رفتم و پیشنهاد کردم که ما با روشهای علمی میتوانیم تشخیص دهیم که این بازیکنان چند ساله اند این شناسنامه ها دروغین هستند اما تیمسار گفت رایکوف میگوید بچه ها با شناسنامه های اصلی معرفی شده اند و ....

   رایکوف دو دوره مربی تیم ملی جوانان بود بار اول در بانکوک ۱۹۶۹ یازدهمین دوره مسابقات این تیم با نفراتی چون مجید حلوایی ۲۳ ساله منصور ضرابی ۲۱ ساله - حسن باباخانلو ۲۱ ساله - غلامحسین مظلومی ۲۱ ساله - مهدی عسگر خانی ۲۱ ساله - رضا قفلساز ۲۰ ساله - عبدالواحد بزمه ۲۰ساله و ...... رتبه سوم  را بدست آورد شنبه هفته بعد کیهان ورزشی در شماره ۷۵۲ روی جلد چنین نوشت :

                                                         حیف که در انتخاب نفرات تخلف شده است

 

   بار دوم , دوره دوازدهمین گویی رایکوف به هر قیمتی قهرمانی میخواست و در جهت کسب این نتیجه هیچ نظارتی بر کار او نیز وجود نداشت پس از اعلام نام مدعوین , بزرگان در مطبوعات آن روزها عنوان کردند که تنها جای کوزه کنانی و جدیکار خالی است

  اینچنین بود که علی پروین ۲۴ ساله - کارو حقوردیان ۲۴ ساله - فریدون معینی ۲۴ ساله - محمود خوردبین ۲۲ ساله - جواد قراب ۲۱ ساله ناصر حجازی ۲۱ ساله غلامحسین مظلومی ۲۱ ساله ........... همه در قالب تیم ملی زیر ۱۹ سال عازم مانیل شدند !!  اما پس از درخشش در مرحله مقدماتی در یک چهارم برابر کره جنوبی , متوقف شدند .  

 

پرویز ابوطالب سرمربی تیم ملی جوانان 

   پس از یک دوره دوساله  تقلب و صغر سن , رایکوف از رهبری تیم جوانان کنار رفت و فدراسیون تیمسار مکری  پرویز ابوطالب ( مربی جوان دیهیم ) را برهبری تیم ملی جوانان ایران گماردند دیگاه او ۳ اختلاف عمده با رایکوف داشت :

 

 

  ۱ - پیروزی تنها در یک رقابت سالم ارزشمند است

  ۲ - تیم جوانان تنها به تهران تعلق ندارد

 ۳ - برای حضور در تیم ملی جوانان نیاز بعضویت در  تاج نبود !

 

  بدین شکل بود که پرویز ابوطالب با سفر به سراسر ایران نفرات شایسته برای مسابقات سیزدهمین دوره مسابقات جوانان آسیا انتخاب نمود و نتیجه , حضور جوانانی از تیمهای شهرستانی  برای اولین بار بود نام هایی همانند فریدون لقمان - غلامرضا کیانپور  - حسین جعفری و .....

  جوانان ایران در این دوره مسابقات یک تیم شایسته بود و با نفرات تقریبا در رنج سنی جوانان به میدان رفت اما در مرحله یک چهارم بازهم مردان ما حریفی را بنام کره جنوبی را ملاقات کرده و در پش از یک بازی  پایاپای , کار به ضربات پنالتی کشید از آنجا که آن دوره اولین سالی بود که طبق تصمیم فیفا مقرر شده بود نتیجه مسابقات با ضربات پنالتی مشخص شود بدلیل عدم آشنایی مسئولان تیم ایران و برگزار کننده گان با قوانین بین المللی , ابتدا تیم ایران 5 پنالتی را زد که تنها دوتایش گل شد و سپس کره پنالتی های خود را زد که این بسیار در روحیه تیم و خصوصا دروازه بان ایران تاثیر گذار بود چرا که باید طبق مقررات هر تیم بنوبت یک پنالتی میزد

 

قهرمانی جوانان آسیا - چهاردهمین دوره بانکوک 1972 

  دوره دوم حضور پرویز  ابوطالب در سمت سرمربی تیم جوانان ایران  چهاردهم دوره در بانکوک 1972 بود اما یکبار دیگر مشکل صغر سن گریبانگیر ایران شد تا با تمام سختگیری های پرویز ابوطالب , باز هم  از این ناحیه ضربه پذیر باشد . جریان از این قرار بود که تیم آماده ایران , عازم مسابقات بود اما در لحظات آخر مسئولان تیم اسرائیل , نسبت به 3 بازیکن ایران  اعتراض کردند .  برگزارکنندگان نیز پس از بررسی مدارک  نصرالله عبداللهی ( کاپیتان ) - منصور رشیدی دروازه بان و حمید لواسانی آنها را بعلت یکی دوماه اختلاف میان فهرست سن ارسالی با تاریخ مندرج در شناسنامه از همراهی تیم در مسابقات محروم میکنند این تصمیم با اعتراض شدید پرویز خان ابوطاب مواجه شد استاد معتقد بود که سرپرست تیم ایران به جهت عدم تسلط به زبان انگلیسی نتوانسته از حق و حقوق تیم ایران دفاع کند تا ایران قبل از شروع تورنمنت ضربه خورده و سه تن از یاران اصلی را از دست بدهد

شاگردان استاد ابوطالب در اردوی تیم ملی جوانان (1351 )

 

   یکی دیگر از مشکلاتی پرویز ابوطالب   مصدومیت شدید جواد الله وردی مدافع میانی تیم جوانان  بود جواد اللهوردی 25 روز مانده به مسابقات در دیدار تاج و عقاب بر اثر یک برخورد شدید از ناحیه دنده های قفسه سینه دچار آسیب دیدگی شد پزشکان پس از معاینه او 20 روز استراحت برایش منظور میکنند که با توجه به استعداد بدنی او که تمایل شدید به اضافه وزن دارد تا حدودی زیادی کادر فنی را ازحضور خود در مسابقات نا امید نمود استاد ابتدا برای جایگزینی آندرانیک اسکندریان را انتخاب نمود اما دو هفته مانده به اعزام , او نیز دچار مصدومیت از ناحیه مینیسک شد .  13 روز مانده به آغاز مسابقات  باندها را از سینه جواد باز میکنند آنگاه استاد ابوطالب بدیدار اللهوردی رفته و به او میگوید ما 8 روز قبل آغاز مسابقات به بانکوک میرویم تا تیم با آب و هوای تایلند آدابته شود 5 روز هم از این سو وقت است ایا تو فکر میکنی بتوانی آماده شوی ؟

   اللهوردی در پاسخ گفت سعی خود را میکند استاد او را بار دیگر به اردو دعوت میکند این تصمیم با مخالفت شدید مسئولان مواجه شد چرا که  حدود یکماه جدایی از تمرینات قشری از چربی برای الله وردی  باقی گذارده بود اما او با اراده ای قابل تحسین و گوش دادن به توصیه های استاد ابوطالب تلاش شبانه روزی را برای امادگی و کاهش وزن اغاز کرد  اللهوردی در بانکوک و در خارج از تمرینات در حالیکه دیگر یاران در استراحت و گردش بودند در پارکینگ هتل و در گرمای طاقت فرسای بانکوک آنقدر طناب زد و دوید که دو روز مانده به مسابقات سر وزن رسید اراده ای آهنین از اللهوردی واعتماد استاد به او در بدترین لحظه بداد تیم ایران رسید چرا که همانطور  که اشاره شد یکروز مانده به آغاز مسابقات نصرالله عبداللهی نیز از حضور در مسابقات باز می ماند تا موجی از نامیدی بر اردوی تیم ایران سایه افکند 

 اما پرویز ابوطالب همانروز بچه های جوان را در جلسه ای دور هم جمع میکند و با استفاده از توانایی های روانشناختی خود از غرور ملی و تلاش تا پای جان روحیه از دست رفته را به تیم باز میگرداند و برای بالابردن روحیه اللهوردی نیز  مسئولیت بستن بازوبند کاپیتانی تیم را پس از عبداللهی محروم شده به او سپرد در حالی که در آن تیم  محمد صادقی - مسعود مژدهی و ....  سایرین نیز بودند این شاید هدیه بود از جانب استاد برای شاگردی که برای امادگی خود همه کار کرد و عاقبت نیز با ارائه بازیهای درخشان یکی از ستاره های تیم ایران بود .

 

تیم ملی جوانان ایران 1972

 

  تیم ایران در گروه چهارم مسابقات با تیمهای فیلیپین - لائوس و کره جنوبی همگروه بود . در اولین مسابقه فیلیپین را دو بر صفر شکست داده سپس به دیدار لائوس میروند که در روز اول مسابقات با تیم کره جنوبی به تساوی دست یافته بود تیم ایران در یک بازی تماشایی با چهار گل ( علیرضا خورشیدی - جهانگیر فتاحی - محمد صادقی و مسعود مژدهی ) حریف را شکست دادند اما در مسابقه سوم با کره جنوبی که ایران بر سرگروهی تنها به یک تساوی نیاز دشت علیرغم شایستگی با یک گل مغلوب شدندد تا در مرحله یک چهارم به دیدار تیم قدرتمند و خشن برمه بروند .  برمه  تیمهای همگروهی  را نابود کرده بود با 23 گل زده به مصاف ایران آمد   مسابقه در زمینی گل آلود و باتلاق گونه در هوای بغایت شرجی تایلند برگزار شد رقبت بالا گرفت و  برمه ها با حربه سرعت و خشونت در دقیقه 13 اولین گل  را وارد دروازه ایران کرد اما بچه ها  تسلیم نبودند ............مژدهی - خورشیدی - حاج رحیمیپور و عزیزی ابتدا  بازی رامتعادل نموده و سپس یک دقیقه قبل از سوت پایان نیمه روی همکاری مژدهی و عزیزی و سپس محمد صادقی دروازه برمه را تهدید کردند و در برگشت علیرضا خورشیدی گوش چپ ایران , بازی را بتساوی کشاند آنگاه دو تیم به رختکن رفتند

   نیمه دوم را شاید بتوان نیمه قصابی یاران ایران نامید در حالیکه تیم برمه در دقیقه سوم نیمه دوم دروازه ایران را گشود بچه های ایران عزیزی - مژدهی - صادقی و حتی نوین روزگار که به اجبار در صف مدافعان قرار گرفته بود هر چه داشتند رو کردند زیر فشار خرد کننده ایران برای کسب گل  یکبار  تیر دروازه  لرزید .در این لحظات یاران برمه که قافیه را باخته بودند  به خشونت روی  آوردند مصدومیت شدید حاج رحیمیپور و دخالت هوشیارانه پرویز ابوطالب در آن لحظات و سپس حرکت خشن مدافع راست برمه بر روی خورشیدی در نهایت به مشاجره داور با بازیکنان خشن برمه ای منجر شد که در یک حرکت غیر منتظره داور یک به یک یاران برمه که او را احاطه کرده بودند کارت قرمز میداد 6 نفر از یاران برمه به حکم قاضی یکجا از میدان اخراج شدند تا بازی در دقایق باقی مانده امکان پذیر نباشد

پرویز ابوطالب

 

   با ترک زمین از سوی تیم برمه و اعلام نتیجه 3 بر صفر تیم شایسته ایران که از نظر اخلاقی نیز نمونه بود راهی نیمه نهایی شد این دیدار یکی از سخت ترین آزمونهای مربیگری استاد بود که علیرغم جوانی و سن کم ( 30 سالگی ) از آن موفق بیرون آمد

   دیدار نیمه نهایی را تیم ایران برابر اسرائیلی بازی کرد که  بازیکنانش هیچ شباهتی به یک تیم در رده سنی جوانان نداشت و در میان آنها بازیکنانی وجود داشتند که چند دوره بعنوان تیم ملی جوانان این تیم را یاری میدادند .  گل ناگهانی اسرائیل و دفاع 77 دقیقه ای آنها , مانع از صعود  ایران به فینال شد مسعود مژدهی مهاجم شایسته باشگاه تاج یکبار در نیمه دوم دروازه حریف را گشود و در حالی که بچه های ایران از شادی پرواز میکردند , کمک داور  گل را با تصمیمی مشکوک مردود اعلام نمود تا ایران علیرغم شایستگیهای بسیار راهی بازی رده بندی مقابل میزبان  و یک استادیوم با جوی یکطرفه  شود اما بچه های ایران با گلهای داوود میر طوسی - محمد صادقی و منصور کاویانپور بانتیجه قاطع سه بر صفر پیروز شدند تا مطبوعات تایلند پس از این مسابقات  ایران را شایسته قهرمانی معرفی کنند چرا که انها شاهد  یک فینال سرد و کسل کننده  از دو تیم فینالیست بودند این دوره بگمان اکثر کارشناسان اولین بار در تیم ملی جوانان  سرمربی نقشی چنین تعیین کننده همپای بازیکنان داشت .  مصاحبه استاد پرویز ابوطالب در سال 1351 پس از پایان مسابقات با نشریه دنیای ورزش خواندنی است .

 

  پرویز ابوطالب مربی تیم جوانان ایران :

 کمبود بازیکن و نداشتن سرپرستی که به زبان مسلط باشد , دشواریهای بزرگ ما بود !

 

  تیم ملی جوانان ایران که در جام جوانان آسیا یک مربی - یک سرپرست و یک داور همراه داشت به علت نداشتن یک گروه سرپرستی آشنا به فوتبال مسابقات و مقررات مربوطه و بالاتر از اینکه گروه سرپرستی حتی تا حدی که با یکی از زبانهای خارجی آشنا باشد تا بتواند احتیاجات روزمره خود را انجام دهد دچار مشکلات فراوان شد پرویز ابوطالب مربی تیم بود سروان خطیبی آجودان سرپرست سابق تربیت بدنی عنوان سرپرستی تیم را داشت و تا انجا که اطلاع داریم این اولین سفر ورزشی ایشان بود و حدود آشنایی به زبان خارجه سرپرست تیم که باید در جلسات مختلف شرکت میکرد و حداقل امتیازات معمول تیم خود را حفظ مینمود نیز بحثی است که بازیکنان تیم جوانان خیلی دلپذیر تر از آنچه ما میتوانیم بنویسیم بازگو میکنند !

   با چنین شرایطی که دکتری نیز همراه تیم نبود جوانان ما عازم بانکوک شدند و بعد ماجراهایی بوجود آمد که بدون تردید عامل بزرگ آن کم علاقگی مسئولان ورزش به اجرای صحیح مقررات - دقت در کار و شناخت قوانین را نشان میدهد و این چیز تازه ای نیست چرا که ما در طول سالیان کم و بیش علاقه مندی نشان داده ایم که باعث شرمندگی خود در سازمانهای ورزشی و کنفدراسیون های آسیایی باشیم وقتی به تیم اسرائیل قهرمان جوانان آسیا نگاه میکنیم و کالدرون گاپیتان تیم جوانان اسرائیل را با جام قهرمانی در دست میبینیم که از سه سال پیش در تیم ملی کشورش عضویت داشته به جام جهانی مکزیک رفته و حالا هم یک سرو گردن از نصرالله عبداللهی کاپیتان تیم ملی جوانان ما بزرگتر است و ادعا میکند تنها 19 سال سن دارد و سال بعد نیز در تیم جوانان اسرائیل خواهد بود به لزوم اعزام یک گروه سرپرستی مطلع و آگاه به مسائل که بتواند مسائل را در شرایط حساس حل و فصل نماید و از حقوق تیم ایران دفاع کند پی میبریم

   سپردن سرنوشت یک تیم تدارک دیده شده در کمال بی تفاوتی به یک گروه سرپرستی نا آشنا و بیکاره و بعد انتظار معجزه داشتن نشان از تفاوتهای فکری مسئولان ما با سایر کشورهای آسیایی دارد که چگونه گروهای سرپرستی تیمهای دیگر عمل میکنند و ما چطور فکر میکنیم زبان نمیدانستند - مقررات را نمیشناختند و اصولا در جریان مسابقات و در جلسات چنان چهره ای نشان دادند که بهیچ شکلی حساب نیامدند بگمان ما مقصر بزرگ مسئولین ورزش و گروه سرپرستی هستند که در حقیقت قادر به انجام وظائفی که باید انجام دهند نبوده اند و بالاتر از ان اصولا نمیدانستند چه باید انجام بکنند و برای چه همراه تیم بوده اند

  یادآوری این مسئله که مربی تیم ( پرویز ابوطالب ) در حقیقت به تنهایی عهده دار کار مربیگری - کنترل بازیکنان - وظیفه پزشک و حتی سرپرستی تیم را بر عهده داشته است نشان میدهد که تیم تا چه حد در بانکوک با دشواری مواجه بوده است و اگر یک گروه مناسب سرپرستی به یاری او می آمد تا مشکلات را از دوش او بردارد چقدر میتوانست تیم ایران موفقتر از آنچه که هست باشد چرا که نماینده ما در جلسات کمیته فنی و بحث و گفتگو ها یک تماشاگر مزاحم بود که در تصمیم گیری ها کوچکترین نقشی نداشته آنچه که بدست آمد تنها بسبب شایستگی خود بچه ها و موجودیت با ارزش آنها بود پایمال شدن حق ایران برابر اسرائیل با آن شکل داوری با بی تفاوتی بیش از پیش صحت نوشته های ما را شهادت میدهد

* شما بعنوان مربی تیم از کار بچه ها راضی بودید ؟

- بعقیده من کار بچه ها از هر نظر با ارزش بود آنها چه از نظر کیفی و مهمتراخلاقی کارشان در سطحی قابل ستایش بود درباره نتیجه بدست امده نیز نباید فکر کرد عنوان سوم نشانه موجودیت آنها بود تیم ما حقیقتا لیاقت دستیابی به مقام قهرمانی را داشت چه کلیه افراد تیم کارشان را بشکلی که انتظار میرفت انجام دادند حالا اگر مسائل مختلفی که شاید بتوان نام حادثه یا بد شانسی و غیره به آن داد اجازه ندادند که تیم ما بعنوان بالاتری دست یابد دلیل آن نیست که بچه های ایران شایسته نبودند

  ضمن اینکه تیم ایران از نظر بازیکن نیز بدشانسی داشت البته منظورم تنها آن سه بازیکن محروم شده نیست صرف نظر از عبداللهی - رشیدی و لواسانی چند یار آسیب دیده نیز داشتیم آندرانیک اسکندریان مهره تابت دفاع میانی در کنار محرومیت عبداللهی موجب شد که دفاع میانی تیم بکلی تغییر کند  این تغییرات سبب جابجایی بازیکنان دیگر شد و ما نتوانستیم از بازیکنان در پستهای اصلی خود سود ببریم بردن عیاس نوین روزگار به مرکز خط دفاع یکی از همین جابجایی ها بود که باعث تحلیل توان خط هافبک تیم شد

* نقاط ضعف تیم جوانان در بازیهای بانکوک چه بود ؟

- نقص تیم ما در چند پست بود که ممکن بود کار از آنجا عیب پیدا کند جابجایی ها که اشاره کردم سبب نزول تیم میشد عدم قدرت نتیجه گیری کافی از موقعیتهای بدست آمده در برابر دفاع حریف ضعف دیگر تیم ما بود که سبب از دست رفتن گلهای فراوان در طول بازیها گردید

 

* مشکلات کار شما در سفر بانکوک چه بودند ؟

- عمده نگرانی من از بابت دروازه بود محرومیت رشیدی یک روز قبل از شروع مسابقات مارا در وضعیتی قرارداد که تنها با یک دروازه بان در مسابقات حاضر شویم و اگر او در یک بازی صدمه میدید کسی برای پر کردن جای او نبود و ما بناچار نام عباس ترکان مدافع تیم را بعنوان دروازه بان ذخیره تیم معرفی میکردیم یکروز خودم به گوئیتیک دبیر کنفدراسیون آسیا کفتم اگر تعداد بازیکنان هر تیم که حق شرکت در بازی ها را دارند از 22 به 25 افزایش یابد خیلی از مشکلات تیمهای شرکت کننده حل خواهد شد و میتوانند در بعضی از پستها 3 بازیکن انتخاب نمایند تا مانند تیم ایران دچار دردسر نشوند گوئیتیک نیز این مسئله را پذیرفت و اظهار داشت سال بعد در تهران تصمیماتی در این مورد اتخاذ خواهد شد پس از آن ما بجز سرپرست فرد دیکری نداشتیم تا از جانب تیم ایران حرف بزند و همین باعث شد نتوانیم در مورد محرومیتها عکس العملی انجام دهیم و همچنین بخاطر عدم آشنایی به زبان و نرفتن به جلسات مختلف در برابر تصمیمات اتخاذ شدهدر باره بازیها و مسائل دیگر تسلیم بودیم . سه بازیکنی که محروم شدند نظیرشان در اکثر تیمها وجود داشت

   در تیم جوانان اسرائیل کالدرون عضو سه ساله تیم ملی این کشور بازی میکرد که در سال 1349 هم با تیم هاپوئل تل آویو برای شرکت در مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا به تهران آمد و حتی یکی از همراهان تیم اسرائیل در یک گفتگوی دوستانه با من قبول کرد سن کالدرون برای حضور در این بازیها قانونی نیست ولی دیدیم که او در مسابقات شرکت کرد

 * بهترین بازیکنان تیم از نظر شما چه کسانی بودند ؟

 - تمام کسانی که به بازی گرفته شدند خوب بودند اما جند نفر در این میان درخشانتر بودند حسن راغفر با اینکه برای اولین بار در مسابقه ای بزرگ شرکت میکرد درخشش قابل تحسین داشت تنها کمبود روحیه او را آزار میداد که سعی من بر این بود که با حرفهای دلگرم کننده ترس او را از حضور در میدان برابر جمعیت و حریف بیگانه از بین ببریم که تا حدود زیادی نیز موفق بودیم سپس جواد اللهوردی را باید اشاره کنم که بعد از مصدومیت در راه آمادگی کوشید و موفق هم شد و در تمام بازیها با شکل درخشانی کارش را ارائه کرد .......

                                                                                                                                              گزیده ای از مصاحبه استاد با نشریه دنیای ورزش 1351

 

 

                                                              ( FACE  TO  FACE  )

                                                          رایکوف و ابوطالب دو مربی با دو دیدگاه متفاوت نسبت به فوتبال

رایکوف - ابوطالب

    رایکوف - ابوطالب دو مربی با دوتفکر متفاوت نسبت به فوتبال هردو 2 سال رهبری تیم ملی جوانان را برعهده داشتند هر دو هم یک مقام سومی بدست آوردند اما رایکوف با حربه تقلب سعی در کسب عنوان داشت و ابوطالب با پشتوانه کار و دانش خود جالب آنکه کسیکه متقلب بود هرگز مشکلی پیدا نکرد اما تیم ابوطالب  به صغرسن محکوم شد و جالبتر آنکه مسئولان وقت رهبری یکی از بهترین تیمهای آسیا را از نظر امکانات و پول برای سالها به رایکوف سپردند اما ابوطالب پس از این موفقیت دوباره به سر جای اولش دیهیم برگشت گویی هیچ اتفاقی نیافتاده این تنها بخش کوچکی از حقیقت طرز فکر مدیران ورزشی ما را , در طول زمان نشان میدهد که غریبه ها همیشه ارجح تر از شایستگان داخلی هستند .

توصیح : ذکر این نکته ضروری است که در باب شایستگی های رایکوف تردیدی نیست هم او و هم پرویز ابوطالب برای فوتبال ایران زحمت کشیده اند و می بایست قدر دان هر دو باشیم  اما نحوه نگرش دو مرد تاثیر گذار در فوتبال ایران , در این مقاله مد نظر است همان موضوعاتی که هرگز چندان در بطن جامعه ای ورزشی ما  موشکافی نمیشود 

 

                                             سومین دوره آموزش مربیگری فیفا در قاره آسیا ( تهران 1352 )

  مهر ماه سال 1352 سومین دوره آموزشی مربیان آسیایی زیر نظر دتمار کرامر در استادیوم داوودیه تهران به مدت سه ماه برگزار میشود 59 مربی از سراسرآسیا که 20 تا سهم ایران و بقیه به سایر کشورها تعلق داشت برگذار میشود در این دوره به پیشنهاد کرامر آلن راجرز - جرج اسکینر - مک لنان و استاد پرویز ابوطالب او را بعنوان دستیار یاری میدادند

سومین دوره آموزش مربیگری در آسیا (1352)

 

  این کلاس ها هر چند باعث رشد فوتبال و سطح دانش مربیان ایرانی در کشور ما شد اما اگر منظم تر و حساب شده تر برگزار میشد تاثیری به مراتب عمیقتر بر فوتبال ایران میگذاشت دلخوری اول کرامر این بود که نزدیک به دو سال است که از برگزاری کلاسها خبر داشتید اما هیچ چیز سر جایش نیست روز اول که به تهران آمدم تنها دو شاگرد قبلی ام ( ابوطالب و رنجبر ) از من در فرودگاه استقبال کردند و اگر این دو هم نبودند چه بسا گم میشدم نه محلی را برای من تدارک دیده بودند و نه هتلی و .....

    سپس او از بی برنامگی های کمیته ملی المپیک شکایت داشت و اینکه چرا افرادی را فدراسیون به کلاس دعوت کرده که بعضی هایشان حتی اولین دوره های مقدماتی مربیگری را نیز ندیده اند و گروهی نیز خیلی از مرحله  پرت هستند و تعدادی هم از نظر آمادگی عضلانی هیچ شرایط مناسبی نداشتند .

   اما در این دوره که تا اواسط دیماه ادامه یافت بارها و بارها کرامر از شاگرد ممتاز خود در اولین دوره آموزشی فیفا در دانشگاه چیکو ژاپن زبان به تعریف گشود و ..... ( شرح کامل گفتگو های این نابغه جهان فوتبال و خاطراتش از فوتبال ایران را در بخش بزرگان مطالعه فرمایید )

 

            ادامه دارد .........