مطالب

مهدی حاج محمد

*  عکاس : استاد علی کاوه ...............                       امجدیه ( پاییز ۱۳۹۹ )  

======================

   روز گذشته فرصتی پدید آمد تا با چهره ی درخشان سالهای  دهه ۴۰ شمسی ,  گفتگو نماییم . استاد مهدی حاج محمد عزیز ,  ستاره باشگاه تاج ( استقلال )  که در میان اهالی فوتبال , به خوشنامی و مهربانی شهرت دارد . استاد برایمان از مشکلات  جامعه و فوتبالمان گفت و گاه در لابلای سخنان اش ,  خاطراتی شیرین  از دوران بازیگری  نقل می کرد که البته بسیار شنیدنی هستند .

 استاد که اخیرا از ابتلای یکی از  اقوام به بیماری کرونا در رنج بوده است , بسیار دل نگران نسبت به شرایط این روزها , سخن را چنین آغاز کرد . ۱۰ روز تمام بود ,  که درگیر  بیماری کرونا بودیم و سرانجام به یاری خداوند و تلاش کادر پزشکی , با دشواری فراوان , بهبود بیمارمان حاصل شد  .  تقاضا دارم از تمام مردم عزیز  ,  که تا انجا که ممکن است  به توصیه های پزشکی ( پروتکل ها )  توجه کنند تا هر چه سریعتر , همگی بسلامت از این برهه ی زمانی دشوار , عبور کنیم .

   سپس نوبت به فوتبال رسید .... استاد گفت : یک روز   شخصی که هیچ سر رشته ای از فوتبال نداشت ( کامبیز کفاشیان ) سرپرست فدراسیون فوتبال شد  ...  هفت هشت سالی به این منوال گذشت و هنگامی که او تا حدودی به زیر و بم این فوتبال آگاه شده بود ,  تعویض اش کردند . قبل از او سرپرست فدراسیون ,  محمد دادکان  بود . کسی که هم خودش بازیکن باشگاهی و ملی بود و هم دانش و آگاهی اش رو داشت چرا که  از تحصیلات آکادمیک نیز بهره مند بود . اما دیدیم که او نیز تعویض شد . خوب شما چه توقعی از این فوتبال دارید و گویا این مسیر  , حالا حالا ها  ادامه دارد . 

   سخن از سالهای دور بمیان آمد و آن روز های بیاد ماندنی که با پیراهن تیم ملی و تاج , آتش بپا میکرد بویژه آن روز فراموش ناشدنی  مقابل جوانان ژاپن در مسابقات جوانان آسیا که با یک گل انفرادی , همگان را محسور تکنیک اش نمود .  مهدی حاج محمد از آن  گوش چپ هایی بود که میتوانست یکی دو مدافع را به آسانی و بقول معروف " مثل آب خوردن " از پیش رو  بر دارد و همین غنای تکنیکی اش بود که از همان ابتدا  , مسیر پیشرفت  را  برایش هموار ساخت . هنگامی که از  ان روزها سخن به میان آمد , استاد لبخندی زد و گفت :

 باور کنید که انگار همین دیروز بود ..... خیلی بچه سال بودم که اومدم باشگاه تاج ... البته اون موقع ابتدا عضو تیم سوم یا چهارم باشگاه شدم . پارس بود اسمش و بعد افسر و سپس دیهیم  . روز اول هم  , خدا رحمت کنه کامبیز جمالی رو که  بهترین هافبک وسط  تیم ملی و تاج بود  . آون روز تا چهره و قد و بالای منو دید گفت , ای بابا مثل اینکه بچه بازی شده ... !! .... ولی همان روز اون قدر خوب بازی کردم که اخر کار , خود کامبیز جمالی اومد و دست کشید روی سرم و گفت باریکلا پسر , آفرین .... این رو که میگم , شاید برای پنجاه ووووووووووو سه , چهار یا  پنج سال پیشه ...بله همون  پنجاه و پنج سال پیشه ... که به یه چشم بهم زدنی , گذشت .

* بترتیب از راست :  مهدی حاج محمد , زرارکو رایکوف و کامبیز جمالی , سه چهره ماندگار تاریخ باشگاه  استقلال 

================================

    اما صحبت از تکنیک و  قدرت دریبلینگ که شد , به یکباره خاطره ای  به ذهنم آمد که بد نیست با شما در میان بگذارم . یک روز تیم ما ( تاج )  با تیم ملی یک بازی تدارکاتی داشت و  مربی ما نیز خدا بیامرز , رایکوف بود . من گوش چپ بودم و گوش راست ما , دوست خوبم حسن روشن  . از سوی دیگر دفاع چپ تیم ملی نیز مصطفی عرب بود که خدابیامرز عزت ( جانملکی ) ذخیره اش بود . وسط بازی رایکوف به من گفت مهدی تو  برو گوش راست و تا میتونی مصطفی عرب رو دریبل بزن تا عزت و برای تیم ملی انتخاب کنن ... و این فقط  بخاطر همان قدرت دریبلینگ بود که اون روز جای من و حسن روشن عوض شد .  

  گفتگویمان با مهدی حاج محمد , براستی که پایانی نداشت .... خاطراتی بیادماندنی و شیرین  که پس از سالها ,  به یکباره در ذهن استاد تداعی  میشد و بصورت کلام , پیشرویمان نقش می بست . بزودی  شرحی کامل از گفتگو با استاد مهدی حاج محمد  , ارائه میگردد که حاوی نکات ارزشمند و کمتر شنیده شده از تاریخ فوتبالمان می باشد . بهترین ها را  برای فرزند شایسته ای ایران   , استاد مهدی حاج محمد عزیز , آرزومندیم . 

 * تاج , قهرمان  باشگاه های تهران ( فصل ۵۰ - ۱۳۴۹ )  ... امجدیه -  بهار ۱۳۵۰ - عزیزان از راست :

ایستاده : زند ه یاد ناصر حجازی , علی جباری , کارو حقوردیان , عباس مژدهی , اکبر کارگرجم

نشسته  : مهدی حاج محمد , زنده یاد منصور پورحیدری , زنده یاد عزت جانملکی , جواد قراب , پرویز قلیچ خانی و جلال طالبی ( کاپیتان ) 

==========================

• < قبلی
• بعدی >