تبلیغات
مطالب
پل برایتنر
- توضیحات
- نمایش از سه شنبه, 29 مهر 1399 01:37
- نوشته شده توسط Super User
- دسته: Joomla 2.5
- بازدید: 61811
* پل برایتنر عزیز ...... مونیخ ورزشگاه آلیانز آره نا - ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵
=======================
* پل برایتنر , یک چپ بتمام معنا !!
==============
==============
اسطوره فوتبال آلمان و باشگاه بایرن با شخصیتی متفاوت و دوست داشتنی که در دوران بازیگری حتی از ظاهر وی نیز نمایان بود .... نفوذی ترین بک چپ دنیا به گزینش نشریات معتبری همچون فرانس فوتبال , بیلد , ورد ساکر طی سالهای ۷۶ - ۱۹۷۲ که با شایستگی فراوان , به تمامی افتخارات قابل دسترس برای یک مدافع در هر دو رده ی ملی و باشگاهی , دست یافته است .
در ایران نیز هر دو هفته نامه مطرح ورزشی ما ( دنیای ورزش و کیهان ورزشی ) او را بعنوان بهترین و موفقترین مدافع جام جهانی ۱۹۷۴ , برگزیدند . برایتنر علیرغم آنکه یک مدافع بوده است اما , در دو فینال جام جهانی ( ۱۹۷۴ و ۱۹۸۲ ) گلزنی نمود تا یکی از چهار چهره ی تاریخساز فوتبال جهان باشد که تا به امروز به چنین افتخاری دست یافته است ( بجز برایتنر , در طی ۹۰ سال که از پیدایش جام جهانی فوتبال میگذرد , تنها سلطان پله , واوا و زین الدین زیدان , گلزنی در فینال دو جام جهانی را تجربه کرده اند )
اما علیرغم این ویژگی ها و همچنین کسب جام ها , عناوین و افتخارات متعدد , اسطوره فوتبال آلمان بواسطه ی خصوصیات ذاتی و اخلاقی اش همواره با بی مهری ها مواجه بوده است تا آنجا که سرانجام , بسیار زودتر از موعد در ۳۲ سالگی و در شرایطی که مرد سال فوتبال آلمان بود و بازوبند کاپیتانی بایرن را نیز بر بازویش می بست , با دنیای فوتبال حرفه ای وداع نمود و کفشها را برای همیشه آویخت چرا که عقاید چپ گرایانه وی که در واقع از مظاهر تیم بزرگ و نیرومند کشور آلمان " غربی " بود به مذاق برخی از مدیران , خوش نمی آمد .
* پل برایتنر و فتح جام جهانی ۱۹۷۴ ........... استادیوم المپیک مونیخ - یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۵۳
=============================
در آستانه حضور تیم ملی آلمانغربی در رقابتهای جام جهانی ۱۹۷۸ , این موارد اما به اوج رسید تا آنجا که برایتنر و فدراسیون فوتبال آلمانغربی , بشدت مقابل یکدیگر موضع گرفتند و گر چه این تقابل سرانجام مانع از حضورش در جام جهانی ۱۹۷۸ شد اما , پل هرگز از مواضع اش کوتاه نیامد و با رسا ترین پژواک چنین گفت :
اجازه نمیدهم که بمن پوزه بند بزنند !!! ...
او همان روزها در باب اختلافات پیش آمده با فدراسیون فوتبال آلمان چنین گفت :
من یکی از بابت موی سرم , سرود ملی و عقاید سیاسی ام , همیشه درگیری داشتم ... مثلا بمن ایراد گرفته بودند که در سوئد وقتی سرود ملی آلمان نواخته میشد , چرا شل ایستاده ام . نواختن سرود ملی جزئی از برنامه مسابقه بین کشورها بود و همیشه هم بین اعضاء تیم , یکی شل می ایستاد ولی بعد ها فدراسیون برای این مورد بخصوص , ضوابطی تعیین کرد . بنابر این ضوابط , موقعی که سرود ملی نواخته میشود , جویدن آدامس قدغن بود و بازیکنان می بایست همانند یک سرباز بحالت خبردار بایستند . بازوها را بموازات بدن دراز نموده و دست ها را مشت کرده نگاه دارند . حتی ذخیره های نشسته روی نیمکت نیز , موظف شده بودند با سرود همصدا بشوند و آن را بلند بلند بخوانند .
* پل سرخه ...!!!
اما ماجرای اصلی از سال ۱۹۷۱ و در اثنای برگزاری رقابتهای داخلی باشگاهی , آغاز شد . خبرنگار مجله بیلد , از هم بازی های من یک سلسله سوال های پیش پا افتاده , نظیر اینکه چی مینوشی , چی دوست داری , چه میخوانی ؟ و نظیر این مزخرفات را پرسید ... ولی من نخواستم با بقیه همصدا بشوم و جوابهای یکنواختی نظیر یک صفحه گرامافون روی خط افتاده بدهم , بهمین دلیل عوض انکه فرصت بدهم تا خبرنگار از من سوال کند , سوال را خود من به او دیکته کرذم و مثلا گفتم :
من به چه کسی بیشتر از همه علاقمندم ؟ مائو تسه تونگ . کدام نشریه را مطالعه میکنم ؟ تشریه اخبار پکن را . بزرگترین آرزویم چیست ؟ شکست خوردن آمریکا در جنگ ویتنام ! ...
در شرایط آن روزها , ده ها هزار نفر مثل من فکر میکردند . منتهی عقیده من که آزادانه بازگو شده بود , بمذاق نسل قدیمی که از تیم ملی یک مشت بچه های با تربیت , حرف شنو و سر بزیر در تصور داشتند , خوش نیامد و بد اقبالی من در این بود که در میان هیئت مدیره فدراسیون فوتبال آلمان همسن های پدر و پدر بزرگ من اکثریت داشتند و به همین دلیل در برابر کلمه های مائو , پکن و ویتنامی که از دهان من بر آمد , حساسیت داشتند . آنها کاری کردند که پل برایتنر بازیکن بزرگ تیم ملی شد : (( پل سرخه ! ))
خوب چه میشود کرد .... تو این مملکت خیلی زود به آدم برچسب میزنند ....
جدا اگر شانس نمی آوردم آینده ام در تیم ملی بخاطر چپ گرایی ام معلق می ماند . شانس من در این بود که بهنگام مسابقات جام ملتهای اروپا , برتی فوگتس و چند نفر که تنشان به سرشان میارزید مصدوم بودند . لذا بمن اجازه داده شد که در تیم ملی بازی کنم .
پایان بخش نحست - ادامه دارد ......